ساحل زندگی
بی خیال تمام هیاهوی اطراف
بر ساحل زندگی قدم می زنم
بی خیال فکر تو
دنیای خود را نقاشی می کنم
بی خیال تمام آنچه باید باشد
نگین عشق را بر انگشت خود می آویزم
بی خیال همه رفت ها
به داشته های خود دل می بندم
اما
بگذار قدم بزنم...
قدم هایی سرشار از احساس بر ساحل زندگی
این روزها...
غروب عشق برای من
حیات دوباره خورشید
در آنسوی آسمان بودن ها؛ بر ساحل زندگیست!
نسیم دریا بر لبانم می نشیند
با خود می اندیشم
گویا
عشق در همین حوالی ست...
و باز می گویم
شاید
تا غروب عشق
نیمروزی باقی ست...
سلام خدایادستانت را به من بده,دستانت که مال من باشد هیچکس مرا دست کم نمیگیرد
قصه بعضی رفقــــا، قصه دمپایی های خوابگاه سربازیه ... هیچ وقت لنگشون پیدا نمی شه!!!
زندگی مثل یه جاده است من و تو مسافراشیم قدر لحظه ها رو بدونیم ممکنه فردا نباشیم
می دونی فرق لبخند تو با لبخند من چیه؟ تو وقتی شادی می خندی، من وقتی تو شادی می خندم [قلب][گل][گل][گل][گل][گل]
مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد روح زندگی را برای خویش نگه می دارد ...
چه کسی رسد به پایت ز محبت و صفایت به خدا ز مهربانی در جهان یگانه هستی ...
حافظه خوب حافظه ای است که بداند چگونه امور بی اهمیت را فراموش کند
زندگی ، پیشکشی است برای شاد زیستن . برات دنیا دنیا شادی آرزو می کنم عزیز دلم [ماچ]
چه لطیف
چه زيبا عشق همين حواليست